جدول جو
جدول جو

معنی قزل آغاج - جستجوی لغت در جدول جو

قزل آغاج
راش، درختی جنگلی با ساقه قطور، برگ های ضخیم و گل های خوشه ای که چوب آن در صنعت کاربرد دارد، مرس، قزل گز، آلوش، قزل آغاجغ، چهلر، آلش، چلر، الاش، الش، راج، آلاش
تصویری از قزل آغاج
تصویر قزل آغاج
فرهنگ فارسی عمید
قزل آغاج(قِ زِ غِ)
دهی از دهستان خسروآباد شهرستان بیجار واقع در 18 هزارگزی جنوب خاوری بیجار و کنار شوسۀ بیجار به همدان. موقع جغرافیایی آن تپه ماهور و هوای آن سردسیری است. سکنۀ آن 170 تن. آب آن از چشمه و قنات و محصول آن غلات، لبنیات، انگور، میوه. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان قالیچه، جاجیم، گلیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
قزل آغاج
ترکی چلر چلهر آلاش
تصویری از قزل آغاج
تصویر قزل آغاج
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

نوعی ماهی کوچک با خال های سرخ رنگ و گوشت لذیذ که در آب های شیرین و رودخانه ها زیست می کند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قزل آغاجغ
تصویر قزل آغاجغ
راش، درختی جنگلی با ساقه قطور، برگ های ضخیم و گل های خوشه ای که چوب آن در صنعت کاربرد دارد، الاش، الش، آلوش، آلاش، قزل گز، راج، مرس، آلش، قزل آغاج، چلر، چهلر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قره آغاج
تصویر قره آغاج
اوجا، درختی جنگلی از نوع نارون با پوست سخت و شکاف دار و برگ های بیضوی نوک تیز، اوجه، لو، لی، قره غاج، گل پردار، ملج
فرهنگ فارسی عمید
(قَ رَ)
قره آقاج. ده مخروبه ای است از بخش مرکزی شهرستان گنبدقابوس در 70000 گزی خاوری داشلی برون. موقع جغرافیایی آن کوهستانی معتدل. مردم آن در حدود 500 تن هستند و به چادرنشینی روزگار میگذرانند. آب آن از چشمه سار و محصولات آن غلات و مختصر برنج و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد. فعلاً به حالت چادرنشینی در اطراف متفرقند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(قِ زِ)
دهی از دهستان چهاراویماق بخش قره آغاج شهرستان مراغه واقع در 8 هزارگزی شمال باختری قره آغاج و 17 هزارگزی جنوب شوسۀ مراغه به میانه. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و معتدل است. سکنۀ آن 350 تن. آب آن از چشمه است. محصول آن غلات، نخود، بزرک میباشد. شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(قِ زِ)
دهی از دهستان الند بخش حومه شهرستان خوی واقع در 50 هزارگزی شمال باختری خوی و 14 هزارگزی باختر شوسۀ خوی به سیه چشمه. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و سردسیر سالم است. سکنۀ آن 93 تن. آب آن از رود جنگه سر و محصول آن غلات. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(قِ زِ)
نوعی از ماهی است. (آنندراج، از سفرنامۀ شاه ایران). نوعی است از ماهی که نقطه های سرخ بر اعضاء دارد و گوشت آن لذیذ ولطیف تر از ماهیان دیگر است. (از سنگلاخ: قیزیل آلا)
لغت نامه دهخدا
(قَ رَ جِ اُو)
نام یکی از بخشهای شهرستان مراغه در جنوب خاوری شهرستان . از شمال به بخش سراسکند، از جنوب به بخش تکاب، از خاور به بخش مرکزی میانه، از باختر به دهستان گاودول بخش مرکزی مراغه محدود است. موقع بخش کوهستانی معتدل مالاریائی است. آب قراء از رودخانه های آیدوغموش، قلعه، قوشقوان، قرانقو و قنوات و چشمه سارها تأمین میشود. محصولات عمده آن غلات، نخود، بزرک، لپه است. شغل ساکنین زراعت و صنایع دستیشان فرش و جاجیم وگلیم و جوراب بافی میباشد. بخش قره آغاج از دو دهستان به نام چهاراویماق و قوریچای و 357 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده و جمع نفوس آن در حدود 64050 تن است. راههای مورداستفادۀ بخش قره آغاج شوسۀ مراغه به میانه است، مابقی راهها مالرو و صعب العبور است. ابنیه و آثار قدیمی در آبادی قلعه نزدیک به قریۀ ارزه خوران که معدن طلای زنجان بالای تپه قلعۀ خرابه به نام (کورقلعه سی) میباشد و از تاریخ بنای آن اطلاعی در دست نیست ولیکن از آثار قدیمی است. در 2کیلومتری قریۀ بایزید آثار قلعۀ خرابه موسوم به قلعۀ ضحاک وجود دارد. آب های معدنی: در قریۀ آب گرم، چشمۀ آب گرم معدنی که اهالی برای معالجۀ امراض جلدی و روماتیسم در آن استحمام نموده و معالجه میشوند. در قریۀ سلطان آباد نیزچندین چشمه وجود دارد که برای استخراج نمک مورد استفاده قرار میگیرد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(قَ رَ)
درخت نارون. (السنۀ ترکیه و فرانسویه نک لغتی). رجوع به نارون شود
لغت نامه دهخدا
(قِ زِ بُ)
باروی قزل آلان، باروی معروفی است در گرگان که اسکندر کبیر به منظور دفاع از گرگان و دههای اطرافش در مقابل حملات قبایل وحشی مشرق ساخت و انوشیروان ساسانی (530- 578 میلادی) آن را تعمیر کرد. و آن را دیوار قزل آلان نیز مینامند. (مازندران و استرآباد رابینو ص 112)
لغت نامه دهخدا
(قِ زِ)
دهی از دهستان سرولایت بخش سرولایت شهرستان نیشابور واقع در 3 هزارگزی جنوب خاوری چکنۀ بالا. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و معتدل است. سکنۀ آن 222 تن. آب آن از قنات و محصول آن غلات. شغل اهالی زراعت و کرباس بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
ترکی - پارسی تلاجی (گویش مازندرانی) سرخه کولی (گویش گیلکی) آسلاک کولی (گویش گیلکی) گونه ای ماهی. یک نوع ماهی که بدنش خالهای سرخ رنگ دارد و گوشتش هم لذیذ است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قره آغاج
تصویر قره آغاج
اوجا قرآغاج، ملج
فرهنگ لغت هوشیار
ترکی اوجا (گویش مازندرانی) سمد (گویش گیلکی) لی له (گویش لاهیجی) از گیاهان اوجا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قول آغاج
تصویر قول آغاج
(درگانرود) ترکی ک راس از گیاهان (گویش گیلکی)
فرهنگ لغت هوشیار
از انواع ماهی فلس دار از تیره آزادماهیان دارای گوشت لذیذ که در آب شیرین زندگی می کند
فرهنگ فارسی معین
از انواع ماهی رودخانه ای مازندران و گیلان
فرهنگ گویش مازندرانی